کد مطلب:129612 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:112

نمونه عرف های نظامی آن روزگار
مرحوم قزوینی می گوید: «بدان كه قانون جنگیدن با یكدیگر در آن روزگار طبق آنچه از جـنـگـهای بزرگی چون صفین و غیره استفاده می شود این بود كه میمنه، میسره، قلب، پـهـلو و سـاقـه و جـایـی بـرای تـیـرانـدازان و جـایـگـاهـی بـرای سـنـگ انـدازان تشكیل می دادند. هر كدام از میمنه و میسره، تیرانداز و سنگ افكن داشتند. در میان كسانی كه در قـلب لشـكـر جـای داشـتـند افراد ویژه ای بودند كه جای خود را ترك نمی گفتند و از وظیفه خود پا فراتر نمی گذاشتند و تا هنگامی كه نیروهای میمنه و میسره باقی بودند، حـمـله نـمـی كـردنـد. آری، مـیـان نـیـروهـای قـلب بـا نـیـروهـای قـلب سـپـاه مـقـابل مبارزه روی نمی داد، نخست نیروهای میمنه بر نیروی میسره ی مقابل حمله می كردند یا بـه مـبـارزه مـی پـرداخـتند. سپس نیروهای میسره با نیروهای میمنه می جنگیدند. بنابراین آنچه در بیشتر مقاتل آمده است كه میمنه ابن زیاد به میمنه لشكر امام (ع) حمله كرد، شاید اشتباهی ناشی از بی دقتی و نا آشنایی به قانون جنگ باشد،


زیرا طبیعت تعبیه لشكر چـنـیـن اقتضا دارد كه میمنه در برابر میسره قرار گیرد؛ و میمنه بر میمنه هنگامی حمله كند كـه از میسره گذشته باشد؛ مگر آنكه فاصله میان دو گروه آن قدر زیاد باشد كه میمنه بـه مـیـمـنـه حمله كند. البته میان حمله ی میمنه به میسره از سویی و مبارزه ی میسره با میمنه از سـوی دیگر منافاتی وجود ندارد. به این ترتیب كه میمنه و میسره به یكدیگر حمله كنند و مـردان مـیـسـره و مـیـمـنه یكی پس از دیگری به میدان مبارزه درآیند و بجنگند؛ ولی قلب همچنان در جای خود ثابت باشد و حمله نكند.

آری، پـس از شـكـست میمنه و میسره ـ به طوری كه میمنه و میسره ای باقی نماند - همه ی سپاه بـه مـنـزله ی قـلب است و به آن حمله می شود، به طوری كه در یك سو یكی دو نفر بیشتر نـمـاند؛ كه در آن صورت طرف مقابل جملگی بر آنان حمله می كنند یا با آنان به مبارزه می پردازند.» [1] .



[1] الامام الحسين (ع) و اصحابه، ص 280.